قبیله عشق



حضور در مرقد مطهر امام راحل و گار شهدای بهشت زهرا

حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر انقلاب اسلامی در آستانه‌ی فرارسیدن دهه‌ی فجر انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در حرم مطهر حضرت امام خمینی رحمه‌الله و گار شهدای بهشت زهرای تهران حضور یافتند.

لطفاً نظر خود را بنویسید:


امیرالمؤمنین (ع) راه تأمین قسط اقتصادی و عدالت اجتماعی را در تقویت بنیۀ مالی و فراهم ساختن راه های درآمد می داند، یعنی اقتصادی که از راه های مشروع و با حفظ کرامت انسانی و بر پایۀ عدالت و آزادی و از روی اعتقاد و ایمان به دست آمده باشد.
نگاهی به دغدغه های اقتصادی حکومت علوی به گزارش خبرنگار اتاق خبر 24

شهادت امیرمومنان، حضرت علی علیه‌السلام، از دردناک‌ترین فجایعی است که در تاریخ بشر اتفاق افتاده است. او نه تنها برای شیعیان و مسلمانان، که برای تمام دل‌های حق‌طلب، عدالت‌خواه و جویای فضایل اخلاقی، اسطوره‌ای دوست‌داشتنی بوده و هست. برای همین است که همه جان‌های پاک، شیفته و سوگوار شهادت مظلومانه اوست.

اگر علی (ع) هیچ فضیلتی جز نزدیکی به پیامبر آخرین نداشت، باید مورد تکریم بزرگان این امت می بود؛ اتفاقی که نیفتاد. علی (ع) سرشار از فضیلت هایی بود که داشتن برخی از آنها برای رستگاری یک ملت هم کافی بود. اذعان به این امر توسط کسانی که خون های جاهلیت هنوز در رگ هایشان جاری بود. باعث می شد از دور قدرت خارج و در سایه عدالت علی (ع) نابود شوند. این شد که برادر و وصی پیامبر (ص) در فشار ی بی سابقه ای خانه نشین شد و تا مدت ها فقط نقش یک مشاور را بازی می کرد؛ مشاوری که م هایش ضمانت اجرایی هم نداشت.

 

علی ای حال بر آن شدیم تا به یکی از شاخص ترین صفات امیرالمومنین دراین نوشته اشاره کنیم. در باب عدالت اجتماعی و اقتصادی در حاکمیت، امام علی علیه السلام توجه ویژه ای به عزل و نصب های کارگزاران داشتند.

 

دغدغه امیرالمومنین در برقراری عدالت اقتصادی

دانشمندان و فرزانگان، در سراسر روزگار، عدالت را میانۀ تندروی و کندروی، گزافه و کوتاهی، بیش از اندازۀ پیش رفتن و کمتر از آنچه باید به حرکت درآمدن، انصاف، حق و مانند این ها می دانند. امیرالمؤمنین عدل را چنین تعریف می کند:

«عدل کارها را در جای (درست) خود می گذارد، و بخشش چیزها را از سمت و سوی خود بیرون می برد؛ عدل گرداننده و پرورانده ای همگانی است، و بخشش پراکنده رگبارگذاری ویژگانی است، پس (در هنگام سنجیدن این دو با یکدیگر) والاتر و برتر دادگری است».

امیرالمؤمنین عدالت اقتصادی را همبسته و در پیوند با آزادی ی و هر دو اصل را وابسته به امنیت و نظم اجتماعی می داند.

امیرالمؤمنین (ع) راه تأمین قسط اقتصادی و عدالت اجتماعی را در تقویت بنیۀ مالی و فراهم ساختن راه های درآمد می داند، لیکن اقتصادی که از راه های مشروع و با حفظ کرامت انسانی و بر پایۀ عدالت و آزادی و از روی اعتقاد و ایمان به دست آمده باشد. کسب مالیات با این شیوه و پرداخت آن از سوی مؤدیان از روی عقیده و ایمان است که عبادت به شمار می رود، اجتماع را از موانع رشد پاک می کند، و زمینه را برای پیشرفت و بالندگی آماده می سازد و می توان چنین عملی را زکات و وسیلۀ تزکیه و تربیت نامید.

 

مسئلۀ اقتصاد و عدالت اقتصادی در نزد امیرمؤمنان (علیه السلام) اگر نگوییم اولویت اول، باید اذعان داشت که جزو اولین اولویت های مورد نظر ایشان در آیین زمامداری می باشد. که امام (علیه السلام) جان مبارک خود را نیز در این راه فدا کردند.

این نکته قابل توجه است که هدف ادیان الهی در سطح اجتماع، چیزی جز برپا داری عدالت نبوده است و اسلام – بطور خاص – گردش عادلانۀ مال را در سطوح مختلف جامعه از آشکارترین مظاهر حضور دین در جامعه برمی شمرد. و بر همین اساس بزرگترین مشکل انسان در طول تاریخ ظلم اقتصادی می داند.

 

با توجه به فساد اداری و عدم وجود ضوابط در ساختار حکومتی، اولین قدمی که امام (علیه السلام) در این راستا برداشتند اعمال اصلاحات متوازن و همگرا در ساختار حکومت بود و در این راه نیز اولین اقدام ایشان برکناری کارگزاران جور و نصب کارگزاران صالح بود. در این میان آنچه مورد کنکاش و پژوهش است معیارها و رهنمودهای امیرمؤمنان (علیه السلام) برای گزینش و عملکرد کارگزاران می باشد که بی گمان می تواند آئین نامه ای برای حاکمان اسلامی برای تمام اعصار باشد. فرمایشات امام (علیه السلام) و ارائه ساختارها و راهکارهای حکومتی گویا ظرف زمان و مکان را درنوردیده و پیشرفت های بشر در زمینه فنآوری و فرآیندهای اقتصادی و ارتباطی نیز نتوانسته از ارزشهای والای آن بکاهد. آنچه که در سیرۀ عملی و کلامی امام (علیه السلام) وجود دارد همچون ستاره ای در آسمان عدالت می درخشد و آزادگان جهان را دل می رباید و اجرای آن جهان را به سوی عدالت و برابری رهنمون می سازد.

 

 

معیارهای امام (علیه السلام) در انتخاب و نصب کارگزاران

امام (علیه السلام) روحیات و فضائل ذیل را برای کارگزاران برشمرده و ایشان را به رعایت آنها سفارش می نمایند.

- رعایت تقوای الهی و پرواپیشگی

«او را به مراعات و حفظ تقوای الهی فرمان ده.»

- مطیع فرمان پروردگار خود بودن

«خداوند واجباتی بر شما مقرر فرموده است آنان را ضایع نکنید و مرزهائی برایتان قرار داده از آنها ننمایید.»

و در نامۀ 53 خطاب به مالک می فرمایند:

«به او فرمان دهد که از خدا پروا کند و طاعت او را بر همه چیز مقدم شمرد و هرچه در کتاب خداست به کار بندد.»

- عنان نفس را در اختیار گیرد

«ای مالک، مالک نفس خویش باش.»

- خود را از مردم انگارد و در نوع زندگی و حق و حقوق شهروندی خود را برتر از آنان ننگرد.

کارگزار دولت اسلامی باید ساده زیستی را در پیش گیرد و این به دو منظور است اول آنکه رفاه طلبی و تجمل گرائی از یکسو باعث جدائی کارگزار از طبقۀ کارمندان شده و آن دو را از هم جدا می سازد و کارمند، کارگزار را همچون تافته ای جدا بافته می انگارد. از سوئی دیگر، راحت طلبی همچون آفتی است که مقاومت فرد را در برابر سختیها کاسته و زایل می نماید. بنابراین، در منظر امیرمؤمنان (علیه السلام) کارگزار باید زندگی خود را هم سطح محروم ترین افراد تحت مدیریت خود بسازد. امام (علیه السلام) خطاب به کارگزار خود عثمان بن حنیف می فرمایند:

«آگاه باش که هر رهروی را رهبری است که بدو اقتدا کند و از دانش او نور گیرد و راه یابد. بدان که پیشوای شما از دنیا به دو جامۀ کهنه بسنده کرده است و از غذاها به دو قرص نان، بدانید که شما هرگز توان آنرا ندارید ولی با پارسائی، تلاش و پاکدامنی مرا یاری کنید.

آری اگر می خواستم راهش را می دانستم که چگونه به عسل ناب، مغز گندم و بافته های ابریشمین دست یابم. امّا چه دور است از علی که هوای نفس بر او چیره شود و شکمبارگی او را بر سر سفره های رنگین نشانده در حالیکه شاید در حجاز یا یمامه کسی باشد که خواب قرص نانی را هم نبیند و سیری اصلاً نشناسد.»

و در رابطۀ برابری والی و رعیت به مالک می فرمایند:

«از اینکه برای خود حقی، در آنچه همه در آن برابرند، بیش از دیگران خواهی، بپرهیز.»

- باد غرور در سر نپروراند و از خلق کناره گیری ننموده و در میان آنان با صدق و مهر رفتار نماید.

«والی نباید در برابر مال و مقامی که به آن رسیده است مردم را از یاد ببرد و تعهد خدمت را نادیده انگارد بلکه باید نسبت به بندگان خدا بیشتر نزدیک شود و به برادرانش بیشتر مهربانی کند.»

- پرهیز از متملقان و چاپلوسان و رد آنها از خود

«زنهار. از دوست داشتن تملق که باید از آن بپرهیزی، زیرا این احوال، خود از بهترین فرصت های شیطان برای تباه کردن است.»

- امام (علیه السلام) استبداد و خودکامگی را برنمی تابد و کارگزار خود را از آن نهی می نماید.

«پس هر آینه تو بالاتر از آنهائی و ولی امر تو بالاتر از تو و خدا بالاتر از کسی است که تو را به فرماندهی برگزیده است.»

- کارگزار باید در فرمانداری خویش خدای را در نظر داشته باشد و از معنای مأمور معذور پرهیز نماید.

«اگر اطاعت آفریدگان، موجب معصیت آفریدگار گردد، روا نیست.»

- کارگزار باید روحیۀ ایثار و ایثارگری را در خود تقویت نماید و در راه انجام مسئولیت های الهی خویش از هیچ چیز فرو گذار ننماید:

«. در راه انجام وظایف الهی از جان خویش مایه بگذارد.»

- معیار در تصمیم گیری عادلانه را در نظر گرفتن سه عامل می داند:

«باید محبوبترین کارها در نزد تو سازگارترین آنها با حق و گسترده ترین آنها در عدالت و فراگیرترین آنها در جلب رضایت مردم باشد.»

- در هنگام دستور و اقدام سه نکته را مورد توجه قرار می دهد: دستور نسنجیده، عمل بموقع و قاطعیت در اجراء

«بپرهیز از کاری که زمانش فرا نرسیده و سهل انگاری در آن چون انجامش ممکن گردیده یا پافشاری در امری که راه صحیح آن را ندانی یا سستی در زمانیکه درستی کار آشکار باشد پس هر کاری را در جای بایسته به جای آر.»

در زمینه استخدام، امام (علیه السلام) مواردی را برمی شمرند که مطابق با آنها می توان کارمندان را گزینش نمود و بعد متذکر می شوند که گزینش کارمندان براساس ضابطه و نه رابطه صورت پذیرد و جایگزینی رابطه را به جای ضابطه از عوامل شیوع خیانت و ستم برمی شمرند.

نکتۀ دیگری که مورد تذکار امام (علیه السلام) می باشد، آزمودن افراد، قبل و بعد از بکار گماری است تا بدینوسیله توانایی آنان نیز در بوتۀ آزمایش قرار گرفته و سنجیده شود.

«. آنگاه در کار آنان بنگر و آنها را با آزمایش به کار بپذیر.»

بدین ترتیب، امیرمؤمنان (علیه السلام) با دقت، در گزینش کارگزاران خود اقدام نموده و به همراه هر یک مجموعه ای از بایسته های حکومتی و زمامداری را ارائه دادند و در این امر از هیچ مسئله ای فروگذار نکردند تا ساختار ارادی – سازمانی اصلاح و سالم گردد. اهتمام امام به این امر را می توان مهم ترین علت در نظر ایشان – در اصلاحات حکومتی دانست یعنی تا ساختار اداری – سازمانی سالم به وجود نیاید و افراد صالح در رأس امور نباشند اصلاحات قابل اجرا نیست. با نگاهی به عهدنامۀ مالک اشتر می توان به وجود آمدن یک ساختار اداری مدوّن در سیستم حکومت را شاهد بود، ساختاری که صدر، ذیل و جایگاه اشخاص در آن مشخص است و سیستم ها در آن تدوین گشته و وظایف در آن مشخص می گردد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

نینجوتسو(نینجا) ، دوجو آرامش و دوجو نسیم دستگاه تصفیه آب Paul خاص پاشایی-هواداران مرتضی پاشایی PGU Programming دانلود آهنگ جدید سئو سایت / طراحی سایت خريد کوماتسو تیشرت ورزشی فوتبال LeveL